
مکان تبلیغ شما

نويسندگان

موضوعات وب

لینک دوستان

آرشیو مطالب
اخلاص
1-اخلاص
یک مؤمن در وهله ی اول باید مخلص ، مهربان ، با تقوا و ولایت پذیر باشد . اخلاص یکی از صفات نیکوی انسانی است که باید برای مقابله با هوای نفس تقویت شود .
«کسی که لبخند را از دیگران دریغ می دارد ، با خدا نمی تواند طرح دوستی بریزد .» (سنگری ، 1385 ، ص28)
عالم ربانی، ملا مهدی نراقی می گوید: «اخلاص عبارت است از پاک و خالص ساختن قصد و نیت از غیر خدا، اگر کسی طاعتی به جا آورد و قصد قربت داشته باشد و لیکن با آن غرضی دنیوی بیامیزد، عملش مشوب و غیر خالص است.» (نراقی ، 1369 ، ص344)
«ارزش فداکاری و ایثار و ایمان و خلوص و پشتوانه آن، غلبه بر شیطان باطنی است و هر آن چه در پایه های این اخلاص رخوتی ایجاد کند و صفای روح و دل انسان را با بدبینی ها و کج اندیشی ها بیالاید و اخلاص را با انگیزه های خودخواهانه بشری مشوب سازد، برای ادامه راه، خطری بزرگ محسوب می گردد.» (مدیریت فرهنگی پاسداران ، 1383 ، ص172
حکایت ها
حکایت1
روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله از راهى عبور مى کرد. در راه شیطان را دید که خیلى ضعیف و لاغر شده است. از او پرسید: چرا به این روز افتاده اى؟ گفت: یا رسول الله از دست امت تو رنج مى برم و در زحمت بسیار هستم . پیامبر فرمودند: مگر امت من با تو چه کرده اند ؟ گفت: یا رسول الله، امت شما شش خصلت دارند که من طاقت دیدن و تحمل این خصایص را ندارم .اول این که هر وقت به هم مى رسند سلام مى کنند. دوم این که با هم مصافحه - دست دادن- مى کنند. سوم آن که ، هر کارى را که مى خواهند انجام دهند «ان شاء الله» مى گویند ، چهارم از این خصلت ها آن است که استغفار از گناهان مى کنند ، پنجم این که تا نام شما را مى شنوند صلوات مى فرستند و ششم آن که ابتداى هر کارى « بسم الله الرحمن الرحیم» مى گویند.
حکایت2
از عایشه نقل شده است که روزی گوسفندی را ذبح کردیم و پیامبر (ص) تمام قسمت های آن گوشت را به دیگران انفاق نمود. و تنها کتفی از گوسفند باقی ماند.
من به پیامبر عرض کردم : یا رسول الله (ص) از گوسفند تنها کتفی از آن باقی مانده است.
رسول الله (ص) فرمودند : هر آنچه انفاق کردیم باقی است به غیر از این کتف.
حکایت3
کسى نزد امیرمؤ منان على (علیه السلام) از عدم استجابت دعایش شکایت کرد و گفت با اینکه خداوند فرموده دعا کنید من اجابت مى کنم ، چرا ما دعا مى کنیم و به اجابت نمى رسد ؟! اما در پاسخ فرمود: قلب و فکر شما در هشت چیز خیانت کرده لذا دعایتان مستجاب نمى شود:
1- شما خدا را شناخته اید اما حق او را ادا نکرده اید، بهمین دلیل شناخت شما سودى بحالتان نداشته.
2- شما به فرستاده او ایمان آورده اید سپس با سنتش به مخالفت برخاسته اید ثمره ایمان شما کجا است ؟
3- کتاب او را خوانده اید ولى به آن عمل نکرده اید، گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم سپس به مخالفت برخاستید.
4- شما مى گوئید از مجازات و کیفر خدا مى ترسید، اما همواره کارهائى مى کنید که شما را به آن نزدیک مى سازد ...
5- مى گوئید به پاداش الهى علاقه دارید اما همواره کارى انجام مى دهید که شما را از آن دور مى سازد ...
6- نعمت خدا را مى خورید و حق شکر او را ادا نمى کنید.
7- به شما دستور داده دشمن شیطان باشید (و شما طرح دوستى با او مى ریزید) ادعاى دشمنى با شیطان دارید اما عملا با او مخالفت نمى کنید.
8- شما عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سر افکنده اید .. . با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد؟ در حالى که خودتان درهاى آنرا بسته اید؟ تقوا پیشه کنید، اعمال خویش را اصلاح نمائید امر به معروف و نهى از منکر کنید تا دعاى شما به اجابت برسد.
امام علی (ع) (نهج البلاغه حکمت 337) : دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیرانداز بدون زه است.
محمد بن على ترمذى، از عالمان ربانى و دانشمندان عارف مسلک بود. در عرفان و طریقت ، به علم بسیار اهمیت مى داد ؛ چنان که او را "حکیم الاولیاء" مى خواندند.
در جوانى با دو تن از دوستانش ، عزم کردند که به طلب علم روند. چاره اى جز این ندیدند که از شهر خود ، هجرت کنند و به جایى روند که بازار علم و درس ، در آن جا گرم تر است.
محمد ، به خانه آمد و عزم خود را به مادر خبر داد.
مادرش غمگین شد و گفت : اى جان مادر ! من ضعیفم و بى کس و تو حامى من هستى ؛ اگر بروى ، من چگونه روزگار خود را بگذرانم. مرا به که مى سپارى ؟ آیا روا مى دارى که مادرت تنها و عاجز بماند و تو دانشمند شوى ؟
از این سخن مادر ، دردى به دل او فرود آمد. ترک سفر کرد و آن دو رفیق ، به طلب علم از شهر بیرون رفتند.
مدتى گذشت و محمد همچنان حسرت مى خورد و آه مى کشید.
روزى در گورستان شهر نشسته بود و زار مى گریست و مى گفت : من این جا بى کار و جاهل ماندم و دوستان من به طلب علم رفتند. وقتى باز آیند ، آنان عالماند و من هنوز جاهل.
ناگاه پیرى نورانى بیامد و گفت : اى پسر!چرا گریانى ؟
محمد ، حال خود را باز گفت.
پیر گفت : خواهى که تو را هر روز درسى گویم تا به زودى از ایشان در گذرى و عالم تر از دوستانت شوى ؟
گفت : آرى ، مى خواهم.
پس هر روز ، درسى مى گفت تا سه سال گذشت. بعد از آن معلوم شد که آن پیر نورانى ، خضر (ع) بود و این نعمت و توفیق ، به برکت رضا و دعاى مادر یافته است.
حکایت4
مردى از اهل حبشه نزد رسول خدا صلوات الله علیه و آله آمد وگفت : یا رسول الله ! گناهان من بسیار است. آیا در توبه به روى من نیز باز است ؟
پیامبر (ص) فرمود : آرى ، راه توبه بر همگان ، هموار است. تو نیز از آن محروم نیستى.
مرد حبشى از نزد پیامبر (ص) رفت. مدتى نگذشت که بازگشت و گفت :
یا رسول الله ! آن هنگام که معصیت مى کردم ، خداوند ، مرا مى دید ؟
پیامبر (ص) فرمود : آرى ، مى دید.
مرد حبشى ، آهى سرد از سینه بیرون داد و گفت : توبه ، جرم گناه را مى پوشاند ؛ چه کنم با شرم آن ؟
در دم نعره اى زد و جان بداد.
حکایت5
ابوسعید را گفتند : کسى را مى شناسیم که مقام او آن چنان است که بر روى آب راه مى رود.
شیخ گفت : کار دشوارى نیست ؛ پرندگانى نیز باشند که بر روى آب پا مى نهند و راه مى روند.
گفتند : فلان کس در هوا مى پرد. گفت : مگسى نیز در هوا بپرد.
گفتند : فلان کس در یک لحظه ، از شهرى به شهرى مى رود.
گفت : شیطان نیز در یک دم ، از شرق عالم به مغرب آن مى رود. این چنین چیزها ، چندان مهم و قیمتى نیست.
مرد آن باشد که در میان خلق نشیند و برخیزد و بخسبد و با مردم داد و ستد کند و با آنان در آمیزد و یک لحظه از خداى غافل نباشد.
حکایت6
گویند در بنى اسرائیل ، مردى بود که مى گفت : من در همه عمر ، خدا را نافرمانى کرده ام و بس گناه و معصیت که از من سر زده است ؛ اما تاکنون زیانى و کیفرى ندیده ام. اگر گناه ، جزا دارد و گناهکار باید کیفر بیند ، پس چرا ما را کیفرى و عذابى نمى رسد! ؟
در همان روزها ، پیامبر قوم بنى اسرائیل ، نزد آن مرد آمد و گفت :
خداوند ، مى فرماید که ما تو را عذاب هاى بسیار کرده ایم و تو خود نمى دانى ! آیا تو را از شیرینى عبادت خود ، محروم نکرده ایم ؟ آیا در مناجات را بر روى تو نبسته ایم ؟ آیا امید به زندگى خوش در آخرت را از تو نگرفته ایم ؟ عذابى بزرگتر و سهمگین تر از این مى خواهى ؟
نماز در کلام شهیدان
و آن دسته از برادرهاي جوان كه نماز را سبك ميشمارند توجه داشته باشند كه حضرت علي (ع) به خاطر نماز جنگيد و حتي در جبهه جنگ، وقت نماز را فراموش نميكرد.
- شهيد شفقي، صمد:
هرگز نماز را ترك نكيد و براي نماز بهانه نياوريد.
***************
15- شهيد شمشيري، حسين:
نماز را اول وقت و به جماعت بخوانيد كه منشاء همه سعادتها نماز است.
***************
16- شهيد طالشي، ابراهيم:
تو بايد سرنوشت خويش را دست گيري و با اراده خويش آسمان زندگيت را نوراني گرداني و اين امر ممكن نيست مگر اينكه عاشقانه و خالصانه نماز را اقامه كني
در آمدی برشناخت ابعادتهاجم فرهنگی و نحوه مقابله با آن
چكیده
مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ را فرهنگ مینامند. تبادل فرهنگی ملتها نیز كه در طول تاریخ در بستری طبیعی ادامه داشته برای تازهماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری ضروری است و جامعهی انسانی را در مسیر سعادت واقعی به پیش میبرد.
اما آنچه امروزه مشكلساز شده "تهاجم فرهنگی" یا غلبهی یك فرهنگ بر سایر فرهنگهاست كه نمونهی بارز آن روند روبه گسترش تسلط فرهنگ غرب بر سایر فرهنگها ـ به ویژه فرهنگ اسلامی ـ در یكصد سال اخیر است. تفاوت عمدهی تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی در این است كه در تهاجم برای فرهنگ موردهجوم امكان انتخاب وجود ندارد.
جلوههای تهاجم فرهنگی را میتوان به دو دستهی بیرونی، همچون: تلاش برای دینزدایی، ایجاد روحیهی خودباختگی فرهنگی، ترویج افكار و اندیشههای غربی و ... و درونی، همچون: عقبماندگی علمی و صنعتی، فقر اقتصادی، غفلت كارگزاران فرهنگی و ... تقسیم كرد. در این مقاله ضمن بررسی جلوههای فوق، راهكارهایی برای مبارزه و مقابله با تهاجم فرهنگی ارائه شده است.
غیبت
- معنای واقعی غیبت
پيامبر صلى الله عليه و آله:
أَتَدرونَ مَا الغيبَةُ؟ قالوا: اَللّه وَرَسولُهُ أَعلَمُ، قالَ: ذِكرُكَ أَخاكَ بِما يَكرَهُ قيلَ: أَرَأَيتَ إِن كانَ فى أَخى ما أَقولُ؟ قالَ: إِن كانَ فيهِ ما تَقولُ فَقَدِ اغتَبتُهُ وَإِن لَم يَكُن فيهِ ما تَقولُ فَقَد بَهَتَّهُ؛
آيا مى دانيد غيبت چيست؟ عرض كردند: خدا و پيامبر او بهتر مى دانند. فرمودند: اين كه از برادرت چيزى بگويى كه دوست ندارد. عرض شد: اگر آنچه مى گويم در برادرم بود چه؟ فرمودند: اگر آنچه مى گويى در او باشد، غيبتش كرده اى و اگر آنچه مى گويى در او نباشد، به او تهمت زده اى.
(الترغيب و الترهيب، ج3، ص515، ح31)
زندگینامه امام علی بن موسی الرضا عليه السلام
مقدمه :
امام علي بن موسيالرضا عليهالسلام هشتمين امام شيعيان از سلاله پاك رسول خدا و هشتمين جانشين پيامبر مكرم اسلام ميباشند.
ايشان در سن 35 سالگي عهدهدار مسئوليت امامت ورهبري شيعيان گرديدند و حيات ايشان مقارن بود با خلافت خلفاي عباسي كه سختيها و رنج بسياري رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ايشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراين نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماييم.
نام ،لقب و كنيه امام :
نام مبارك ايشان علي و كنيه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترين لقب ايشان "رضا" به معناي "خشنودي" ميباشد. امام محمدتقي عليهالسلام امام نهم و فرزند ايشان سبب ناميده شدن آن حضرت به اين لقب را اينگونه نقل ميفرمايند :" خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بودهاند و ايشان را براي امامت پسنديده اند و همينطور ( به خاطر خلق و خوي نيكوي امام ) هم دوستان و نزديكان و هم دشمنان از ايشان راضي و خشنود بودند".
يكي از القاب مشهور حضرت " عالم آل محمد " است . اين لقب نشانگر ظهور علم و دانش ايشان ميباشد.جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خويش, بويژه علمای اديان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بيرون آمد دليل کوچکي براين سخن است، که قسمتي از اين مناظرات در بخش " جنبه علمي امام " آمده است. اين توانايي و برتري امام, در تسلط بر علوم يكي از دلايل امامت ايشان ميباشد و با تأمل در سخنان امام در اين مناظرات, كاملاً اين مطلب روشن ميگردد كه اين علوم جز از يك منبع وابسته به الهام و وحي نميتواند سرچشمه گرفته باشد.
نماز در سخنان معصومان(ع)
رسول الله صلّی الله علیه و آله: «انّ عمود الدّین الصّلاة و هی اوّل ماینظر فیه من عمل ابن آدم فإن صحّت نظر فی عمله و ان لم تصحّ لمتنظر فی بقیة عمله».1
* رسول الله (ص): «اوّل ما یحاسب به یوم القیامة الصلاة فمن أجاب فقد سهل علیه مابعده و من لمیجب فقد اشتدّ مابعده».2
در روز رستاخیز، نخستین پرسشی که از انسان میشود نمازاست . اگر پاسخ دهد براو آسان میگیرند ولی اگر پاسخی ندهد براو سخت خواهندگرفت .
* رسول الله (ص): «صلّوا صلاتکم فی اوّل وقتکم فانّ الله عزّوجلّ یضاعف لکم».3
نماز را در اول وقت بخوانید تا خداوند پاداش شما را دو برابر کند.
* رسول الله (ص): «من صلّی رکعتین و لمیحدّث فیهما نفسه بشیء من امور الدّنیا غفرالله ذنوبه».4
هرکس دو رکعت نماز به جاآورد و در اندیشه امور دنیایی نباشد خداوند گناهانش را میبخشاید.
* رسول الله (ص): «لاینال شفاعتی من استخفّ بصلاته و لایرد علیّ الحوض لا واللّه».5
کسی که نمازش را کوچک بشمارد به خدا سوگند از شفاعت من برخوردار نمیشود و در حوض (کوثر) بر من وارد نمیگردد.
* امام علی علیه السلام: «لیس عمل أحبّ الی اللّه عزّوجلّ من الصلاة فلا یشغلنّکم عن اوقاتها شیء من أمور الدّنیا».6
هیچ کرداری نزد خداوند دوست داشتنیتر از نماز نیست. مبادا امور دنیایی شما را از نماز اول وقت باز دارد.
* امام علی (ع): «لو یعلم المصلّی مایغشاه من جلال اللّه ماسرّه أنیرفع رأسه من سجوده».7
اگر نماز گزار میفهمید که شوکت و شکوه خداوند چگونه او را در بر گرفته، هرگز دوست نمیداشت که سرش را از سجده بلند کند.
* امام صادق (ع): «علیک بالصلاة فإن ّ آخرما أوصی به رسول الله - (ص) - و حثّ علیه الصّلاة».8
نماز را پاس بدار زیرا آخرین سفارشی که پیامبر(ص) کرد و بر آن ترغیب نمود نماز بود.
* امام صادق (ع): «أحبّ الأعمال الی الله عزّو جلّ الصلاة و هی آخر وصایا الأنبیاء ـ علیهمالسلام ـ».9
نماز دوست داشتنی ترین کارها نزد خداوند و آخرین سفارش پیامبران است.
* امام صادق (ع): «أحبّ العباد الی الله عزّو جلّ رجل صدوق فی حدیثه محافظ علی صلاته».10
بهترین بندگان نزد خداوند انسان راستگویی است که نمازش را پاس میدارد.
* امام صادق (ع): «رکعتان یصلّیهما متعطّر أفضل من سبعین رکعة یصلّیها غیرمتعطّر.11
دو رکعت نماز با عطر زدن برتر از هفتاد رکعت نماز بدون استفاده از عطر است.
* امام صادق (ع): «من صلی صلاة فریضة و عقّب الی أخری فهو ضیف اللّه و حقّ علی اللّه ان یکرم ضیفه».12
هرکس نماز واجبی را بخواند و در پی آن نماز دیگری را، نافله به جا آورد، پس او مهمان خداست و خداوند بر خود واجب نموده که مهمان خویش را گرامی بدارد.
* عنهم علیهمالسلام: «صلاة رکعتین بتدبّر خیر من قیام لیلة و القلب ساه».13
دو رکعت نماز با اندیشیدن و تأمل بهتر از شب زندهداری با قلب غافل است.
لحظه سبز دعا
لحظة سبز دعا
چشمه ها در زمزمه، رودها در شستشو
موجها در همهمه، جويا در جستجو
باغ ، در حالِ قيام ،كوه ، در حالِ ركوع
آفتاب و ماهتاب در غروب و در طلوع
سنگ، پيشاني به خاك ، ابر سر برآسمان
مثل گنبد خم شده ، قامتِ رنگين كمان
ابر در حالِ سفر ، آسمان غرقِ سكوت
برسرِ گلدسته ها ، بالِ مرغان در قنوت
كاسة شبنم به دست ، لاله مي گيرد وضو
بيدها گرمِ نماز ، بادها در هاي و هو
سرو سر خَم مي كند ، غنچه لب وا مي كند
در ميان شاخه ها، باد غوغا مي كند
شاخه ها گل مي كنند لحظة سبز دعا
دستها پُل مي زنند ، بين دلها و خدا
قيصر امين پور

درباره وب
به وبلاگ من خوش آمدید. در این وبلاگ با واقیعت دین اسلام اشنا میشوید.نظر یادتون نره.

پيوندهای روزانه

برچسبها

امکانات وب
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 419
بازدید هفته : 2787
بازدید ماه : 12859
بازدید کل : 242381
تعداد مطالب : 1899
تعداد نظرات : 72
تعداد آنلاین : 1
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
<-PollItems->
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |